بعضي از والدين غافل از اين که بازي هاي رايانه اي غرب چون هيولايي بس اغواگر به اندرون خانه نفوذ کرده و با مهارت و تأثيرگذاري زيادي کودکان را تبديل به انسانهايي ضد اجتماع، قانونشکن، مريض جسمي و روحي، بيهويت و کم عاطفه ميکند.
به گزارش سلام لردگان؛ به نقل از طنين ياس، بازي کردن يکي از راههاي تخليهي انرژي، رفع کمبودهاي دنياي واقعي در يک دنياي خيالي، مجالي براي ابراز شادي و هيجان است که پير و جوان نميشناسد. قديمها الک ودولک، قايم باشک، گرگم به هوا، هفت سنگ و... بازيهاي مرسوم بود که حين بازي بسياري از رسوم و آداب نسلهاي قبل به نسل بعد منتقل ميشد و فعاليتي پر جنب و جوش، لذتبخش و مفرح نيز بود. نکته قابل تامل بازيهاي گذشته در اين بود که در هر منطقهاي به تناسب اوضاع و احوال فرهنگي، اقليمي، جمعيتي و تاريخي بازيهاي بومي وجود داشت که گاهي منحصر به فرد بود.
امروز و در قرن بيست و يکم، ديگر بازيهاي بومي و محلي در فضاي باز و جمع دوستان، فرزندان ما را اقناع نميکند و حتي نام بازيهاي گذشته هم برايشان ناآشنا و گاهي از مد افتاده است. متأسفانه جبر ايام، بيتوجهي و سهلانگاري ما باعث فراموشي آنها شده است.
نسل امروز انگار با پلياستيشن، Wii، سگا و ايکس باکس مسخ شدهاند. قهرمانان آنها «مکس پين»، «لارا کرافت»، «مرد خفاشي»، «مرد عنکبوتي»، «هيتمن»، «مردان ايکس»، «جيمز باند» و هزاران عنوان ديگر هستند که هدفشان فقط و فقط کشتن و با خشونت هر چه بيشتر نابود کردن حريف يا هدف است.
نگاهي گذرا به تاريخچه بازيهاي رايانهاي، اندکي روشنايي بر موضوع مورد بحث ما ميافشاند. در سال 1949 ميلادي به مهندس جوان آقاي«رالف بي ير»، ساخت برنامه تلويزيوني واگذار شد. از او خواسته شده بود فقط برنامه معمولي را طراحي نکند، بلکه کاري کاملاً جذاب و استثنايي را بنويسد. انجام کار براي آقاي بي ير مشکل نبود، او تمايل داشت از محدوده طرح واگذارشده، فراتر گام بردارد و کاري نوظهور ارايه دهد و به وسيله بازي، برنامهاش را اجرا کند.
زماني که “رالف بي ير” طرح خويش را عرضه کرد، نميدانست که بنيانگذار صنعت نويني در جهان شده که امروزه بعد از گذشت چند دهه، تبديل به صنعت باشکوه، غيرقابل چشمپوشي و با گردش مالي دهها ميليارد دلاري شده است.
در سال 1952 ميلادي«الف راس داگلاس» ، دانشجوي دکتراي دانشگاه کمبريج تز خويش را درباره تأثير متقابل انسان–رايانه نوشت و اولين بازي گرافيکي رايانهاي را طراحي کرد. اما اولين بازي واقعي رايانهاي در سال 1961 ميلادي به نام «جنگ ستارگان» نوشته شد.
بعد از گذشته چند سال، در سال 1972 شرکت آتاري، بازي الکترونيکي تنيس روي ميز به نام «پنگ» را معرفي و به بازار عرضه کرد. در همان سال شرکت «مگناوکس» به عرضه مجموعه بازي ويدئويي به نام «اکتيويژن» پرداخت که با اتصال دستگاه به تلويزيونهاي خانگي، امکان بازي فراهم ميشد. اينها اولين گامها براي همگاني کردن و عموميت بخشيدن به بازيهاي رايانهاي است.
طي دهههاي گذشته، رفتهرفته بر تعداد شرکتهاي سازنده بازيهاي رايانهاي افزودهشده، بهگونهاي که هماکنون صدها شرکت در اين زمينه فعال هستند و تلاش دارند تا در کنار سرگرم کردن مخاطبان خود که از هر گروه سني هستند، نگاه خاص خود را نيز منتقل و القا کنند. اين نگاه خاص و هدفمند، هرگز الزامي براي رعايت هنجارها و ارزشهاي جوامع ديگر به خصوص جوامع جهان سوم ندارد و هيچ محدوديت و مرزي براي خود قائل نيست.
در اين ميان براي بعضي از والدين همين که فرزندشان از خانه بيرون نرود و با دوستان ناباب نباشد کافي است! غافل از اين که هيولايي بس اغواگر و دلفريب به اندرون خانه نفوذ کرده و به کار بيراه کردن فرزندان مشغول است و با مهارت و تأثيرگذاري زيادي آنها را تبديل به انسانهايي ضد اجتماع، قانونشکن، مريض جسمي و روحي، بيهويت و کم عاطفه ميکند.
بچهها ميتوانند ساعتها به مانند انسانهاي مسخشده پاي دستگاه بازيشان بنشينند و فقط بکشند تا اين مرحله را پشت سر گذاشته و به مرحله بعد صعود کنند. گرسنگي، تشنگي و استراحت نميشناسند، حتي اعضاي خانواده را هم مانند اهداف بازي ميبينند! چنان که گاهي در اخبار ميشنويم که فردي به علت چندين شبانهروز بيدار ماندنهاي متوالي پاي بازيهاي کامپيوتري، جان خود را از دست داده است.
البته بيانصافي است که يکسره بازيهاي رايانهاي را نفي کنيم و آنها را مضر بدانيم، چه بسا که در خيلي از اين بازيها فرزندان ما چيزهاي تازهاي ميآموزند، کارهاي خيرخواهانه انجام ميدهند، جهت گذراندن مراحل بايد با معماهاي فکري زيادي کلنجار بروند، ولي تعداد اينگونه بازيها نسبت به بازيهاي مضر و مخرب، زياد نيست که اين لزوم دقت و توجه والدين در خريد بازي متناسب براي سن و روح لطيف فرزندانشان را يادآور ميشود.
نکاتي را به پدر و مادرهايي که نسبت به تربيت صحيح فرزندانشان احساس مسئوليت بيشتري ميکنند، يادآوري کنم:
- در روز زمان مشخصي جهت بازي کردن تعيين کنيم (مثلا 2 ساعت).
- نسبت به نوع بازياي که فرزندمان انجام ميدهد (از لحاظ سطح خشونت، آموزش قانونمندي، سالم بودن و...) حساس باشيم. البته ترجيحا بلوا به پا نکنيم بهتر است!
- بازي کردن با رايانه را به انجام کارهاي مفيد مانند مطالعه، شرکت در کلاسهاي آموزشي و ورزش کردن مشروط کنيم.
- سعي کنيم خودمان نيز آشنايي مختصري با طرز کار کامپيوتر و بازيهاي رايانهاي داشته باشيم تا در موقع مقتضي، تصميم صحيح بگيريم.
- گاهي خودمان دست به کار شده و يک بازي سالم (به عنوان هديه) براي او تهيه کنيم.
- اگر فرزندي داريم که علاقه زيادي به بازيهاي رايانهاي دارد، سعي کنيم جهت دور کردن او از رايانه و دستگاههاي بازي، به صورت خانوادگي به گردش در طبيعت يا کاري که او دوست دارد، بپردازيم.
- به او گوشزد کنيم که در وقت صرف وعدههاي غذايي، الزاما ميبايست بر سر سفره حاضر شود.
- مراقب ميزان رفت و آمد او به کلوپهاي بازيهاي رايانهاي و همنشينانش باشيم.
- به او خطرات بازيهاي تأييد نشده را، (پدرانه و نه با تحکم و تهديدکردن) گوشزد کنيم.
- مراقبت از او به گونهاي محسوس نباشد که او به دنبال راهي جهت قال گذاشتن ما بگردد و همانگونه که ميدانيد او اين کار را به بهترين نحو انجام ميدهد!
- انجام بعضي امور را بر عهدهاش بگذاريم، به گونهاي که بداند کس ديگري آن را انجام نخواهد داد و ما انجام آن را از او ميخواهيم، مانند بيرون گذاشتن زبالهها، تهيه نان براي منزل، مرتب نگهداشتن اتاق شخصي و...
انتهاي پيام/